دکتر حامد بصیرزاده، جراح دندانپزشک

دندانپزشک خوب در یوسف آباد

دکتر حامد بصیرزاده، جراح دندانپزشک

دندانپزشک خوب در یوسف آباد

آیا خلاقیت ارثی وذاتی است یا اکتسابی ؟

آیا خلاقیت ارثی وذاتی است یا اکتسابی ؟

آیا خلاقیت ارثی وذاتی است یا اکتسابی ؟

خلاقیت وآفرینندگی عطیعه الهی است که در وجود همه افراد به ودیعه گذاشته شده است که لازم است به فعلیت برسد ، صاحبنظران در این مورد نظراتی دارند که به آن می پردازیم .

صاحب نظرانی همچون تورنس معتقد بودند خلاقیت هر چند بعدی فردی دارد ولی آموزش پذیر است.ریکاردز نیز معتقد بود که خلاقیت با آموزش، قابلیت رشد و تحول بیشتری را پیدا می کند. نظریه پردازان مطرح دیگر همچون گیلفورد،دی بونو،استرنبرگ، مایهالی، آمابیلی ، رانکو و آلبرت نیز معتقد بودند که خلاقیت دارای ابعا دی آموزش پذیر است( نقل از استین ۱۹۷۴، فرید ۱۹۹۶، ترنس ۱۹۷۴، ررانکو و آلبرت ۱۹۹۰).

68690_16668

 

براساس فلسفه اسلامی خداوند قدرت وتوانایی آفرینندگی را در وجود انسان قرار داده است واین یک پتاسیل یا قابلیت است مانند قابلیتی که در یک دانه قرار داده است ، با توجه به اصل علی معلولی، طبیعی است که این دانه باید در بستر مناسب قرار گیرد وعوامل موثر در رشد آن مانندخاک مناسب ،رطوبت ودمای مناسب وهمچنین سایر عوامل موثر فراهم گردند تا رشد کند . بدیهی است که پرورش خلاقیت نیز چنین است که باید بستر وعوامل موثر براساس ویژگی های مغز فراهم گردد تا پرورش خلاقیت اتفاق بیفتد.

واما توسعه تفکر خلاق در کودکان وبزرگسالان متفاوت است ، در کودکان امکان پرورش خلافیتیعنی به حد اعلا وممکن رساندن خلاقیت میسر است ،که مبحثی مفصل است ونیاز به عوامل مختلف مانند محیط خلاق ، آموزش وسایر عوامل عاطفی ،شناختی ، شخصیتی و… دارد که در پست های بعد به آنها خواهیم پرداخت ،ولی در مورد بزرگسالان مساله شکوفایی خلاقیتمطرح است که در صورت باور افراد واهتمام وهمچنین بهره گیری از آموزش تکنیک ها ،انسان ۹۰ ساله هم می تواند خلاق باشد .

محمد خزایی مدیر کانون  تفکر خلاق کرمانشاه  ( در شرف تاسیس )     http://fekrekhalagh.com

خلاقیت چیست؟

خلاقیت چیست؟

logo k

خلاقیت چیست؟

   واقعیت این است که تاکنون روان شناسان و محققان برداشت‌های متفاوت از این واژه داشته و تعریف‌های متنوعی ارائه کرده اند که وجود چنین اختلاف نظری، ناشی از ماهیت پیچیده آن است.اما علیرغم این پیچیدگی که بیانگر پیچیده بودن ابعاد وجودی انسان است ،تعاریف متنوعی از اندیشمندان را به حضورتان ارائه می نمائیم .واما فراموش نکنیم که خلاقیت دو خصیصه ومشخصه مهم دارد :

۱-     نو بودن

۲-    متناسب وارزشمند بودن

خلاقیت کلمه ای عربی است که ریشه آن از (خلق)،به معنی آفریدن است. در لغت نامه دهخدا خلاقیت به معنای آفرینندگی،نوآوری و بداعت آمده و خلاق را کسی که دارای عقاید نوباشد معرفی نموده (دهخدا،)و در انگلیسی خلقcreat) )یعنی هستی بخشیدن به چیزی است که قبلا وجود نداشته است .

تورنس(۱۹۶۲) خلاقیت را به عنوان نوعی مس‍اله گشایی مد نظر قرار داده است به نظر وی تفکرخلاق منحصراً عبارت است از فرایند حس کردن مسائل و یا کاستی‌های موجود در اطلاعات، فرضیه سازی درباره حل مسائل و رفع کاستی‌ها ، ارزیابی و آزمون فرضیه ها ، بازنگری و بازآزمایی آنها و سر انجام انتقال نتایج به دیگران. مد نیک(۱۹۶۳)

تفکرخلاق عبارت است از: شکل دادن به تداعی‌ها به صورت ترکیبات تازه و مفید که پاسخگوی الزامات خاص باشد. گلاور(۱۹۷۶) خلاقیت یعنی عمل نو آوری و ارزشمند. استر‌نبرگ(۱۹۷۷) عملکرد خلاقانه از تعامل سه جزء هوش که شامل جزء شناختی- اجرایی ، جزء عملکردی و جزء فراگیر ـ دانش به وجود می آید.

واریز برگ(۱۹۹۳) معتقد است خلاقیت همان افکار است که ما هر روز از آن استفاده می‌کنیم. گانیه(۱۹۹۷) یک کشف علمی بزرگ یا یک اثر هنری که مطمئنا از فعالیت حل مسئله سرچشمه می‌گیرد. خلاقیت بر مقداری زیادی دانش قبلا آموخته شده متکی است. چه این نوع از دا نش عمومی باشد چه از نوع دانش خصوصی. سام خانیان‌(۱۳۸۴) تفکر خلاق نوعی از تفکر است که در آن ذهن به طور عمیق به یک مسئله درگیر می‌شود و به تجسم و واضح پردازی می‌پردازد و به منظور تنظیم کردن نتیجه تفکر یا دریافت مفاهیم جدید مبادرت به جرح و تعدیل آن می کند.

شعاری نژاد(۱۳۸۶) تفکر خلاق، استعداد و توا نائی شناخت روابط تازه و فهم در افکار و پدیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موجود،   توانایی دریافت روابط جدید، روشهای تازه، راه‌حل‌های تازه یا حتی مسائل جدید می‌باشد. با مطاله تعاریف خلاقیت متوجه می‌شویم که هر اندیشمند از نظرگاهی مخصوص به خلاقیت پرداخته است در حالی که برای شناخت دقیق از این موضوع لازم است نگرشی جامع داشت. به این منظور در دهه‌های اخیر برخی پژوهشگران خلاقیت از جمله آمابیل(۱۹۹۰ ) واسترنبرگ و لوبارت (۱۹۹۹ ) دیدگاهی مبتنی بر رویکرد چند وجهی ارائه کرده‌اند. آمابیل خلاقیت را شامل انگیزه، تکلیف، توانایی و دانش مربوط به حیطه خاص و مهارت‌های مربوط به خلاقیت می‌داند. استنبرگ و لوبارت نیز خلاقیت را شامل شش منبع مشخص و مربوط به هم شامل توانایی ذهنی، دانش، شیوه‌های تفکر، شخصیت و محیط می‌داند. این رویکرد می‌تواند با وحدت بخشیدن به نظریه‌های مختلف و استفاده از یافته‌های روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و مدیریت ما را به نظریه‌های واقع بینانه در پژوهش های مربوط به خلاقیت رهنمون کنند.

برای واژه خلاقیت به عنوان معادل واژه Creativity توسط صاحب نظران از جنبه های مختلف تعاریف متعددی ارائه شده است که در اینجا مهم ترین آنها بیان می شوند :

۱-۳-۱- تونی پروکتور (۱۹۹۹) به نقل از ورتهامیر (۱۹۴۵ و ۱۹۵۹) بیان می دارد خلاقیت عبارت از توانائی نگاه جدید و متفاوت به یک موضوع و به عبارتی فرایند شکستن و دوباره ساختن دانش خود درباره یک موضوع و به دست آوردن بینش جدید نسبت به ماهیت آن .

۱-۳-۲- پروکتور(۱۹۹۹) همچنین به نقل از کلی و راجرز (۱۹۵۴) بیان می دارد خلاقیت پدیده ای است که هنگامی روی می دهد که فرد افکار خود را در جهت فهم متفاوت و بهتر از یک موضوع یا موقعیت سازماندهی می نماید .

۱-۳-۳-پروکتور(۱۹۹۹) همچنین به نقل از تورنس (۱۹۶۵) بیان می دارد خلاقیت عبارت از فرایند حساس شدن به مسائل ، نواقص ، شکاف های دانش ، عناصر مفقوده ، ناهماهنگی ها و مواردی از این قبیل و شناسائی دشواری ها ، جستجوی راه حل ها ، حدس زدن ها یا منظم کردن فرضیه ها درباره نواقص ، آزمودن و دوباره آزمودن و سرانجام به هم مرتبط کردن نتایج .

-پروکتور(۱۹۹۹) همچنین به نقل از تودور ریکاردز (۱۹۸۸) بیان می دارد خلاقیت عبارت از فرایند کشف شخصی به طور نسبی ناهوشیار و هدایت کننده به سوی بینش های جدید و مناسب .

-ریکاردز (۱۹۹۷) می نویسد خلاقیت عبارت از خارج شدن از قالب های ذهنی است. وی همچنین بیان می دارد خلاقیت عبارت از کشف چیزهای جدید و معنی دار می باشد .

-پروکتور(۱۹۹۹) به نقل از واینمن (۱۹۹۱) بیان می دارد خلاقیت عبارت از توانائی خارج شدن از جهان مرسوم و رد شدن از تله تکرار و دوباره مرتب کردن طبقه ها می باشد .

-پروکتور(۱۹۹۹) همچنین به نقل از گیلیام(۱۹۹۳) بیان می دارد خلاقیت عبارت از فرایند کشف آنچه تا به حال در نظر گرفته نشده و عمل ایجاد ارتباطات جدید .

-ترزا آمابیلی (۱۹۹۶) بیان می دارد خلاقیت عبارت از تولید ایده های جدید و مفید در همه زمینه ها می باشد .

-گیلفورد (۱۹۵۴) خلاقیت را عبارت از تفکر واگرا (در برابر تفکر همگرا) می داند .

-ادوارد دبونو (۱۹۶۸) خلاقیت را عبارت از تفکر جانبی  (یا افقی) (در برابر تفکر عمودی) می داند .

-برخی صاحب نظران ، خلاقیت را مترادف حل مسئله دانسته و عده ای دیگر آن را ابزار حل مسئله می دانند .(گلستانه هاشمی)

 

1715751001

         صمد آقایی (۱۳۷۷)معتقد است :خلاقیت به عنوان یک نیاز عالیه بشری در تمامی ابعاد زندگی او مطرح است و عبارت است از تحولات دامنه دار و جهش در فکر و اندیشه انسان به طوری که حائز یک توانایی در ترکیب عوامل قبلی به طرق جدید باشد.خلاقیت همچون عدالت،دموکراسی و آزادی،برای افراد مختلف،معانی مختلفی دارد.اما یک عامل مشترک در تمام خلاقیتها این است که خلاقیت همیشه عبارت است از: پرداختن به عوامل جدیدی که عامل خلاقیت در آنها بوده و به عنوان مجموعه میراث فرهنگی عمل می کنند: ولی آنچه تازه است ترکیب این عوامل در الگویی جدید است(آقایی،۱۳۷۷:۱۶)

    گیلفورد خلاقیت را مجموعه ای از توانایی ها وخصیصه هایی می داند که موجب تفکر خلاق می شود(سامخانیان،۱۳۸۶: ۲) و عابدی خلاقیت را به معنای ایمان به تحقق آرزوها به اضافه تلاش می داند .این خلاقیت است که زندگی را از یکنواختی رهانیده و خواستنی می کند و منشأتحول و مولود انسان بودن است(عابدی،۱۳۸۳: ۷) جهان امروز چنان رشد و پیشرفتی دارد که اگر ما کاری را انجام ندهیم دیگران آن را انجام می دهندو جهت حرکت در این مسیر رشد باید بتوانیم همپای دیگران حرکت کنیم و این امر نیازمند تفکر خلاق می باشد تا با توجه به خصوصیات و ویژگی های که برای خلاقیت ذکر شد بتوانیم ذهن و فکر خود را به کار اندازیم و به تفکری خلاق برسیم.

     بر اساس تعریف روانشناسان از خلاقیت می توان رابطه مستقیمی بین قوه تخیل و یا تصویر سازی ذهنی وضع نمود. روانشناسان خلاقیت را با آفرینندگی برابر دانسته اند و بعضی از آنان همچون رابرت گانیه آفرینندگی یا خلاقیت را نوعی حل مسئله می دانند (سیف،۱۳۸۰: ۵۹۱) از دیدگاه سازمانی یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان تعریف شده

مفهوم شناسی خلاقیت CREATIVITY

خلاقیت: نگاه نو، روش نو

خلاقیت: تولید ایده های نو را گویند

خلاقیت: فرایند کشف مفاهیم جدید

خلاقیت: یعنی رهایی از عادت های ذهنی

خلاقیت: یافتن راههای جدید برای حل مسائل

خلاقیت: توانایی تفکر+ کشتن ویروس های ذهنی

خلاقیت: توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل

خلاقیت: توانایی تجسم ، پیش بینی و ارائه ایده های نو

خلاقیت: یعنی نگاهی متفاوت به پدیده هایی که مردم نیز نگاه می کنند.

خلاقیت: یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید

خلاقیت: بکار گیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است

خلاقیت: عمیق تر نگاه کردن و خارج شدن از پشت درهای بسته است.(تورنس)

خلاقیت: عبارت است از هر نوع روند تفکری که مسئله ای را بطور مفید و بدیع حل کند.

خلاقیت: خلق چیزی که وجود ندارد، یا اگر دارد باید مورد بازنگری و تغییر یا اصلاح قرار گیرد

خلاقیت: شکستن کلیشه ها، توانائی تغییر در چارچوب طرح و یک راه جدید برای رسیدن به ایده‌ها است.

خلاقیت: توانایی دیدن و آگاه شدن و پاسخ دادن است

خلاقیت: عبارت است از کنش دانش، تخیل و ارزیابی

خلاقیت: توانایی ایجاد ایده های جدید دارای ارزش برای مشتری.

خلاقیت: توانایی حل مسایلی است که فرد قبلا حل آنها را نیاموخته است.

خلاقیت: عبارت است از فرایند یافتن راه‌های جدید برای انجام دادن بهتر کارها

خلاقیت:یعنی نگاهی متفاوت به پدیده هایی که سایر مردم نیز آنها را می نگرند.

خلاقیت: یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان

خلاقیت: عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به روشی نوین

محمد خزایی مدیر کانون  تفکر خلاق کرمانشاه  ( در شرف تاسیس )     http://fekrekhalagh.com

مشخصه ی دانش آموز یا کودک خلاق چیست ؟

مشخصه ی دانش آموز یا کودک خلاق چیست ؟

مشخصه دانش آموز یا کودک خلاق چیست ؟

     شناخت مشخصه با ویژگی افراد خلاق خصوصا” دانش آموزان ،به دست اندر کاران آموزش وتربیت کمک می کند تا با برخورد آگاهانه مسیر پرورش فکر خلاق در دانش آموزان ،کودکان ونوجوانان هموار نمایند .لذا اولیا ومربیان باید به این نکات توجه کنند تا این مهم محقق گردد . لازم به یاد آوری است که تقویت این رفتار ها موجب خلاق تر شدن آنان نیز می شود . 

 

 

به طورکلی دانش آموز وکودکان خلاق غالبا ازطریق خصوصیات ورفتارهای زیرقابل شناسایی هستند :Picture3

۱-       ایده ها ونظرات خودرابدون ترس در کلاس یا خانواده مطرح می کند.بدون شک محیط خلاق که بستری را فراهم می کند تا بچه ها بدون ترس وواهمه از مسخره شدن ویا انگشت نما شدن اظهار نظر کنند ودر واقع محیطی دمکراتیک هدفمند را در کلاس ویا خانواده ایجاد کردن ،منجر به باز شدن پنجره های ذهن دانش آموزان می شودواین هدف ارزشمندی است که نتیجه آموزش وتربیت موثراست وثمره آن تربیت افراد فرهیخته وصاحب اندیشه می باشد .

۲-      معمولا برای مسائل راه حل ها و پاسخ هایی متفاوت از سایر دانش آموزان ارائه می کند. پیروایجاد فضای باز وخلاق وباز شدن ذهن دانش آموزان وانجام تمرین برای این منظور (متلا” انجام تمرین کاربردهای دیگر یک شی )می تواند به افراد کمک کند تا با انعطاف وسیالیت ذهنی برای مسایل راه حل های فراوانی را ارائه کنند. البته لازمه این کار آشنایی بچه ها با تفکر واگرا در کنار تفکر همگراست (لازم به توضیح است که در مطالب بعدی برای تفکر واگرا مفصل بحث خواهیم کرد که منظور از تفکر واگرا که گیلفورد آن را به عنوان تعریف خلاقیت مطرح می کند دادن پاسخ های زیاد ومتنوع وابداعی به مسایل است )

۳-       به فعالیت های هنری علاقه زیادی داردودراین زمینه دارای تجربه ومهارت است. براساس نظریه عصب شناسی وسایر نظریه ها سیستم های آموزشی سنتی قسمت چپ مغز را هدف قرار داده واز تقویت نیمکره راست مغز که مرکز احساسات ، کار گروهی ، بیتش ، شهود وافکار ورفتار نوآورانه می باشد غافل است . لذا دانش آموزان یا کودکانی که به علت داشتن اولیا ومعلمین آشنا به امر خلاقیت ، پرورش داده می شوند گرایش ورغبت به فعالیت های هنری دارند ، ودر وافع با این نوع فعالیت در کنار فعالیت های رسمی آموزشی سنتی که سمت چپ مغز را تقویت می کند ،کمک می کند تا بچه ها به «تفکر بالانس یا متوازن» برسند یعنی از ظرفیت کل مغزشان استفاده کنند . لازم به اشاره است که ما برای داشتن ایده وفکر نوبه سمت راست مغز نیاز داریم وبرای ارزیابی آن به سمت چپ مغز نیازمندیم

۴-      غالباً ایده ها و راه حل های بیش تری نسبت به سایر هم کلاسی های خود پیش نهاد می کند. این بیانکر انعطاف وسیا لیت بیشتر ذهنی آنان است واز ویژگی های حاکم شدن تفکر واگرا در افراد است .

۵ –  معمولاً قادر است با طنز پردازی ها و شوخی های جالب دیگران را بخنداند. از ویژگی افراد خلاق شوخ طبعی است واین باعث نشاط وشادابی در این افراد می شود ووقتی افراد شادند یعنی آدرنالین واکسیزن بیشتری به مغزشان می رسد ودر نتیجه کار کرد مغز تقریبا با حد اکثر ظرفیت است ( مغز انسان حدودا” ۲درصد وزن بدن است اما ۲۵ درصد انرژی واکسیژن را مصرف می کند واین بیانگر اهمیت رسیدن اکسیژن وانرژی کافی به مغز است این بیانگر این مهم هم هست که در فضای با نشاط وحال خوش یادگیری وتفکر بهتر صورت می گیرد ویادگیری پایدار ولذت بخش است )

۶-      تمایل زیادی به تغییر نظرات معلم و یا مطالب کتاب دارد. اصولا” آدم های خلاق در چار چوب ها نمی گنجند بلکه همواره فکری رها ومتمایل به گریز از چار چوب ها را دارند اگر نبود این روحیه ،اینهمه شگفتی در هزاره سوم رقم نمی خورد واین نتیجه افکار چار چوب گریز وبا نگاه به جلو افراد خلاق ونوآوراست .

۷-      در کلاس اغلب سوالاتی غیر عادی و گاه عجیب و غریب می پرسد. معلم واولیای آگاه نه تنها بایداز این رویه استقبال کنند بلکه باید دیگران را نیز به این شیوه متمایل کنند تا فضای حاکم متفاوت ومتغیر باشد .

۸-      علاقه ی زیادی به نقاشی و ترسیم افکار و ایده های خود دارد.

۹-      همواره به دنبال تغییر است واز تفکر انتقادی برخوردار است

۱۰-  گاهی به خاطر بیان نظرات و ایده های عجیب و غریبش در نظر دانش آموزان دیگر فردی غیر عادی جلوه می کند.

۱۱-  از قوه ی تخیل خوبی برخوردار است. از شاخصه های افراد خلاق تخیل است ، اگر نبود قوه تخیل در انیشتین در بازی وانحناء نور او الان نابغه قرن بیستم شناخته نمی شد واصولا” هر اختراع وخلاقیت ونوآوری اول از دهن می گذرد.

۱۲-  معمولاً در کلاس با آب و تاب صحبت می کند و سعی می کند ایده هایش را با جزئیات کامل شرح دهد.

۱۳-  داری ابتکار است و غالباً ایده ها و پاسخ های منحصر به فرد ارائه می کند.

۱۴-  حساس ، باریک بین و نکته سنج است .

۱۵-  بسیار فعال است و غالباً در آن واحد چند طرح و ایده در زمینه های مختلف را در سر می پروراند.

۱۶-  به تجربه و آزمایش علاقه ی فراوانی دارد.

۱۷-  در نفوذ و تأثیر گذاری بر دوستان خود از توانایی زیادی برخوردار است.

۱۸-  آمادگی طرد شدن و عدم تأیید از طریق دیگران را داراست. پذیرش ایده ها وافکار نو همواره با مقاومت همرا است ودر طول تاریخ همواره آدم های خلاق ونوآور مورد غضب قرار گرفته اند مثلا” گالیله ، با نظریه گردش زمین ، التشولر روسی مبدع ۴۰ اصل تریز توسطز استالین برای ایده های نوآورانه  محبوس شد و موارد فراوانی که معمولا” از طرف افراد با تفکر منطقی که ذهنشان گنجایش چیز ها وافکار نورا ندارد مورد تحقیر واستهزاء قرار می گیرند .

۱۹: به مطالعه ی موضوعات متنوع و گوناگون علاقه مند است و زمان قابل توجهی را به این امر اختصاص می دهد. لازمه خلاق بودن علاوه بر موارد ذکر شده در بالا وتجربه، داشتن آگاهی ودانش لازمه حتمی خلاق شدن است زیرا زمانی فرد می تواند در زمینه ای از خود خلاقیت ونواوری نشان دهد که بستر را بشناسد ودر مورد آن دانش اطلاعات کافی داشته باشد.

۲۰: از اطلاعات عمومی زیادی برخوردار است و سعی می کند که از آن ها استفاده ی عملی و کاربردی کند.

۲۱- تخیلی وخیالپرداز است . فراموش نکنیم که تخیل دو نوع است ۱- تخیل مثبت که پشت آن هدفمندی وتلاش است ۲- تخیل منفی که به نوعی رویا پردازی صرف است مثلا” بدون تلاش در ذهنش صاحب چیز هایی می باشد وموقعیتی برای خودش دارد در حالی که تخیل مثبت اینگونه نیست بلکه منطق وعقلانیت در آن جایگاهی دارد .

 

دانش آموز خلاق:

قبل از این که گردو را بشکنم به این فکر افتادم که شایدبتوانم با نیمه ی پوست آن د وتا لاک پشت درست کنم

محمد خزایی مدیر کانون  تفکر خلاق کرمانشاه  ( در شرف تاسیس)    http://fekrekhalagh.com

با بهره گیری از :کتاب ((  کلاس  خلاقیت)  –  افشین سلیمانی ، انتشارات  انجمن  اولیاء و مربیان . :تابستان ۱۳۸۱ با تشکر از جناب آقای محمد رضا ترکمندی www.zibaweb.com

کارمند خلاق

کارمند خلاق

4541_ifTNsBAW کارمند خلاق

کارمند خلاق عنوان نظر سنجی تحقیقی است که توسط دوست گرانقدر جناب آقای میر زا آقایی مدیر سایت فکر نوانجام شده است که میتواند برای مدیران وکارکنان سازمانها مفید فایده باشد .

نظرسنجی  با عنوان سازمان و خلاقیت در خرداد ۱۳۸۹  بر روی  سایت فکرنو ارائه شد و ۱۳۹ نفر از  کاربران سایت  فکرنو در این نظرسنجی شرکت کردند .یکی از سوالات مطرح شده در این نظرسنجی  به شرح زیر بیان شده بود :

اگر شما در یک سازمان مدیر شوید چه اقداماتی را برای رشد خلاقیت در کارمندان آغاز خواهید کرد؟

۹۳ نفر به سوال فوق پاسخ دادند ، مطالعه این نظرات می تواند  مفید واقع شود .  تلاش در جهت رشد خلاقیت در کارمندان می تواند زمینه ساز  تحولات مهمی  در سازمان ها باشد ، لذا مطالعه این نظرات می تواند برای  علاقمندان جالب باشد.

 

با تشکر

فکرنو

پاسخ کاربران سایت فکرنو به سوال :

اگر شما در یک سازمان مدیر شوید چه اقداماتی را برای رشد خلاقیت در کارمندان آغاز خواهید کرد؟

مبنا قراردادن مشارکت واتاق فکر وبیان ایده های متفاوت حتی اگر ساده باشد.

مدیریت مشارکتی

آموزش و کار مطابق با علاقه مندی و توانایی
ایجاد زمینه هایی برای طرح فکر خلاق در سازمان
ایجاد مدیریت منظم و منسجم با نام اتاق افکار در سازمانها در جهت بررسی و پژوهش و ایده های نو با مشاوره کارشناسان و متخصصان مختلف در جهت رسیدن به هر ایده جدید و نو و کاربردی  ، بایکوت ننمودن ایده های خاص و جدید به علت خصومت و غرض ورزی  ، خارج نمودن اختیارات اطلاع رسانی از افراد مغرض و ناموزن اداری ،  ایجاد تعالی تحصیلی ،  ایجاد کلاس های اعتماد بنفس کارمندان در طبیعت های باز بشکل ارردوهای هفتگی ، مهیا نمودن دوره های کارآموزی یا کارورزی دانش آموزی و محصلی برای فرزندان ، شاغلین و بازنشستگان ارگانها و سازمانها ،  ایجاد سازمانها ،  ایجاد کارگاههای رایگان در هر سازمان ، بیمارستان ، کارخانه ، آزمایشگاه ها جهت استفاده فرزندان و پرسنل شاغل برای رشد خلاقیت توأم با آموزشهای رایگان

اولین شرط استخدام در سازمان را در جذب نیروهایی اختصاص می دادم که در پست خود نوآوری و خلاقیت بکار برده باشند چون افرادی که در کار خود محقق و پزوهنده باشند موفق تر می باشند. اگر در سازمان کارمندی حتی با درصد کمی خلاقیت در وجودش مشاهده شود با در اختیار گذاشتن امکانات برایش و یا گذراندن دوره ای خاص و آموزشهای لازم، کارمندان را بسوی خلاقیت و نوآوری سوق می دادم و ارزشیابی کارمندان را بر اساس خلاقیتشان می سنجیدم.

همه چیز را با نیروی انسانی آغاز می کنم از علایق کارمندانم تا مشکلاتشان برایم مهم است

کارمند خلاق
تشکیل اتاق فکر – پاداش به کارکنان خلاق – آموزش مستمر کارکنان

تشکیل اتاق فکر ، تشکیل تیم های حل مسئله ، به مسابقه گذاشتن راه حل برخی از مشکلات سازمان
ابتدا خودم باید دارای فکر خلاق باشم تا بتوانم در هر مکان زمان خلاقیت خود را به کار بگیرم.( بنده فرد خلاقی هستم و در آن شک ندارم ، این فقط لطف خداوند است ) ۱- آنها را با مطالعه مانوس می کنم . ۲- محیط کار را کاملا محیطی علمی می کنم. ۳- در هر موضوعی از افراد مرتبط با آن موضوع ، نظر خواهی می کنم و به تمام نظرات حقیقتا ارزش قایل می شوم. ولو پیش پا افتاده ترین نظر. ۴- به شیوه و بهانه های مختلف افراد را مورد تشویق قرار می دهم . ۵- با حوصله حرف های ( انتقادها ، پیشنهادها ، … ) گوش می دهم. ۶- از نظر مالی کاملا تامینشان می کنم تا تمرکز در کارشان بالا رود. ۷- صداقت را سرلوحه ی کار خود قرار می دادم . ۸- به افرادی که زیر مجموعه ی سازمان من بودند محبت و عشق می ورزیدم. ۹- گذشت را با عملکرد خودم ترویج می دادم. ۱۰- در صدد پاکسازی محدودیت ذهنی حاکم جامعه ی اداری بر می آمدم.

آموزش.آموزش.آموزش

اجازه می دادم  نظرات خود را اعلام کنند.از کارمندان خلاق  تقدیر بعمل می آورم تا دیگران  تشویق شوند

ابتدا یک برنامه ریزیه حساب شده وبا توجه به نتیجه ان وضع کرده و از کارمندان لایق وعاشق کار استفاده میکنم.
از کارمندان خواهم خواست به جای کلمه کار از کلمه بازی استفاده کنند. اتاقی را به اتاق خنده اختصاص خواهم داد که هر روز قبل از شروع کار اداری چند دقیقه در آن محل جمع شده و با هم بخندند. از مربی یوگا خواهم خواست هفته ای یک جلسه بسیار کوتاه با کارمندان تمرین کند. از کارمندان خواهم خواست برای دل خودشان کار کنند(بازی کنند) و نه برای مسایل مادی….

ایجاد انگیزه برای کارمندان به انحاء مختلف ازقبیل توجه به مشکلات مالی و…….که موجب تامین امنیت روحی وروانی کارمند می شود ، همچنین عدم واگذاری کارهای غیر ضرور وخارج از وظیفه به وی تابتواند فرصت کافی برای اندیشیدن و خلاقیت در زمینه کاری خودرا داشته باشد
بر پایی دوره های خلاقیت تعیین چوایز و مشوق های مناسب جهت حرکت دادن ذهن کارکنان به سوی خلاقیت ،  بها دادن سازمانی به افراد خلاق.البته دو مورد فوق بیشتر حالت تشویقی وکاری دادرند و در جهت یاددادن خلاقیت روش های دیگری لازم است

آموزش کارمندان در اولین قدم برای همه کلاس  آموزش خلاقیت برگزار میکردم و برای حل مشکلات موجود به شیوه ای خلاقانه اهمیت فوق العاده قایل می شدم

آزادی عمل میدهم و فضای فکری را طوری مهیا می سازم تا علاوه بر انجام مسئولیتها، ارتقای فکر و امکان ارائه طرحهای آنان ارج می نهادم سعی می کردم در جلسات مشورتی نظر انان را بخواهم برای حل مسایل و روش های نوین خلاقیت را به انان آموزش می دادم تا در زندگی خود هم استفاده کنند سعی می کردم به جای اینکه من همه جا فکر کنم چه گونه کارها بهتر پیش رود خود کارمندان فکر کنند و کمک من باشند

تشویق کارمندان به مطالعه  ، توصیه  افراد به  شرکت  در کلاس های  خلاقیت ، طرح کردن سوالاتی که مجبور  به فکر کردن  و راه یافتن جواب نوین داشته باشند.
پیامبر (ص) فرمودند د هرکس دوروزش یکسان باشد ، مغبون است اگر این حدیث را همه نصب العین خود قرار دهیم مشکل خلاقیت و نوآوری خودبخود حل می شود اگر من مدیر بودم، من در بعضی از موارد حق انتخاب را به زیردستانم می دادم و به نظر

های  گوناگون  و دستیابی  به بهترین راه  حل ها شوند  ،تشویق به مطرح کردن  و پیدا کردن  بهترین ایده  ها و پاداش  دادن  و استفاده از ایده های  برتر  افراد ،  عنوان این مطلب که پیشرفت  یک مجموعه  رابطه مستقیم  با نحوه عملکرد افکار و ایده های  تک تک  مجموعه دارد.

من اولا اجازه می دادم راحت نظراتشون را مطرح کنند . در ضمن یه سری جلسات مثل برین استورمینگ (طوفان ذهنی) برگزار می کردم تا جو سازمان رو از حالت خشک و رسمی خارج کنم.

۱-استعداد یابی نفرات نخبه ۲- آموزش نفرات جهت تربیت مدرس خلاقیت ۳- استفاده از ظرفیتهای موجود کشور ۴- ایجاد زمینه یکسان برای همه نفرات سازمان ۵- تغییر در طرز و تفکر مدیران فعلی (دولتی) ۶-کتاسهای آموزش تفکر خلاق وهوش هیجانی را برای آنها وخانواده هایشان به صورت کارگاهی دایر می کردم.کارمندان فنی کلیه کارهای خود را در قالب گزارش جهت آرشیو و تاریخچه پروژه تهیه و نگهداری کنند تا علم آنها پایدار و قابل توسعه باشد
آموزش و آموزش

انها را به حال خود می گذاشتم تا هر گونه دوست دارند کار کنند.اموزش خلاقیت میدادم .اعتماد به نفسشان را بالا میبردم
– تشکیل جلسات گروهی و بررسی مسائل – تشکیل گروه های کاری – برگزاری دوره های آموزشی

با ترسیم روشن اهداف سازمان آنها را در امور سازمان بیشتر دخیل کنم
گذاشتن اتاق فکر در ساختمان ، همفکری با کارمندان در زمینه تخصصشان و موضوعات مورد تخصص آن ها ، گذاشتن یک زمان آزاد در زمان کار برای حل معما های شاد، گذاشتن زمانی در هفته برای گفتن مشکلات کاری و حتی شخصی و رفع آن ها با همفکری ،  ایجاد حس انگیزشی در کارمندان ، تشویق کارمندان برای انجام فعالیت های گروهی – تغییر در خود – ایجاد نگرش های رهبری در سازمان ،  برنامه ریزی جهت آموزش کارکنان – برنامه ریزی بازآموزی کارکنان – ایجاد انگیزه –
حتما برای کارمندان دوره های اموزشی خلاقیت قرار میدهم. شرایط شرکت را به گونه ای قرار میدم که که از آموخته ها شون استفاده کنند(البته با محرک تشویقی) ……
۱- انتخاب کارمندان با پتانسیل بالا: ارزیابی داشتن انگیزه قوی در موضوع کاری خود ، سوابق تحصیلی خوب ، ۲-

ایجاد ارتباط صمیمانه با حفظ حریم ها ی طرفین ، فراهم نمودن فضای نقد ۲- فراهم آوردن زمینه داشتن انگیزه ، اراثه روش های مناسب ایجاد خلاقیت ،بها دادن به دیدگاه ها و نقطه نظرات آنها ، هدایت دید گاه های خام ،دادن فرصت های اتخاذ تصمیم ، برنامه های تشویق و تذکر و …

عدالت را رعایت می کنم
ارتقائ کارمندان را منوط به ارایه ی ایده ها و طرح ها ی جدید کرده و چنانچه بتوانند به راهکارهای جدید و حل مشکل و مسائل به صورت کاربردی برسند به عنوان کارمند نمونه مطرح شده و تاثیر مستقیم در افزایش حقوق آنان خواهد داشت .

جلسات ارائه نظرات آزاد ،  آزادگذاشتن کارکنان در انجام فعالیت ها به سبک خود ، استقبال از ایده های جدید
ابتدا به آموزش و یاد گیری فنون مربوطه به اطرفیان خود می پردازم

۳۲    بیان مسئله به طور عمومی در یک جلسه.تعیین زمان مشخص برای بیان ایده ها وگوش کردن به تمام ایده ها وبررسی هر ایده از جوانب گوناگون
۱- دانسته های خود را به روز نگه میدارم . ۲- برای ایده های خوب ارزش قایل میشوم ۳- تجهیزات و امکانات سازمان را بدون محدودیت در اختیار کارکنان قرار میدهم ۴- روابط خویشاوندی – مذهبی و …در تصمیمات من اثری نخواهد داشت ۵- روحیه انتقاد پذیری را در خود تقویت میکنم ۶- شفاف سازی در همه سطوح و از راهنمایی زیر دستان دریغ نمیکنم ۷- تشریفات زاید را حذف میکنم ۸- تقویت روحیه کار جمعی

بها دادن به کیفیت کار به جای کمیت، مشارکت دادن کارکنان در منافع حاصل از خلاقیت ایشان و…خلاق
طرح مساله ای که سازمان در حال انجام آن می باشد و تقاضا جهت همفکری همکاران

به دو به هم زنیها و زیرآب زدن ها بی توجه خواهم بود. از کارمندان هربخش نظراتشان را خواهم خواست و با کمک هم آنها را عملی میکنیم
مدیریت بنا به دیدگاههای نوین قدرت راهبردی و هدایت مجموعه به سمت و سوی اهداف و برنامه های از قبل تعیین شده می باشد .لذا مدیر می بایست از جدیدترین دیدگاهها و سبکهای مدیریتی خلاق مطلع شده و آموزش ها و راهکارهای مناسب به زیر مجموعه ارائه دهد و با وضع قوانین و مقررات دست و پاگیر اداری که مناسبتی با بحث خلاقیت ندارد ، مانع بروز استعدادها و خلاقیت های فردی اعضا نگردیده و دائما با کنترل صحیح و منظم و نامحسوس بازخورد مناسب با میزان بروز خلاقیت افراد را داشته باشد ( تشویق و تهییج انگیزه افراد)
به نظر اینجانب خلاقیت که در این نظرسنجی استفاده شده مفهوم کلی داشته و نمی تواند نتایج درستی را حاصل نماید ،زیرا برداشت افراد مختلف از این کلمه ، متفاوت است . اما اگر شاخص یا شاخص هایی را تعریف میکردیم که ابتدا یک مفهوم را در ذهن خواننده تداعی میکرد و سپس به موضوع رابطه خلاقیت با موارد اشاره شده می پرداختیم ، منطقاً نتایج بهتری حاصل می شد . در پاسخ به سؤال فوق ، ابتدا شاخص هایی را برای کارکنان بعنوان فرد خلاق و امکاناتی که میتوان از آن بهره برد ، را مشخص نموده و با آن به موضوع خلاقیت می پرداختم .
۱٫برقراری نظم ۲٫شنیدن حرفهای کارمندان ۳٫دادن وعده های واقعی وعملی۴٫اموزش تکنیک های جدید۵٫ توجه کافی به پیشنهادات

 

از هر کارمند میخواستم کار های خود را حتی انهایی که روتین نیز هستند از روش دیگری جز انچه تا کنون انجام میشده ,انجام دهند . به روشی جدید و برای تلاششان پاداش میگرفتند.
آموزش… بستر مناسب فکری… جذب ایده های نو…

دادن احساس آرامش و آزادی فکر و اندیشه
مدیر بدوا” با مقوله خلاقیت و نوآوری آشنا باشد وخود نیز دارای معیارهای خلاقانه باشد گزینش نیروی خلاق ونوآور آموزش ، واستمرار و استقرار فرهنگ خلاقیت درسازمان و فراهم نمودن ابزارهای متناسب با پرورش افراد خلاق

برگزاری جلسات ماهیانه به صورت منظم برای همفکری بین کارمندان و مدیر ، محول کردن فعالیتهای متنوع و خارج از برنامه به کارمندان برای ایجاد نشاط و بالا بردن سطح خلاقیت ، برگزاری کلاسهای مشاوره ای برای بالا بردن سطح خلاقیت ، جدی گرفتن حرف کارمندان در اجرای برنامه های جدید و خلاقانه
مشکلاتی مطرح می کنم و به بهترین ایده ها جایزه می دهم مشکلات رو با کارمندان در میون می زارم تا بهش فکر کنن و نظر بدن،  کلاس ها ی بازی خلاقیت ثبت نامشون می کنم و اجبارشون می کنم که برن

  1. آموزش مهارت های زندگی ۲٫ برقراری ارتباط سالم انسانی ۳٫ شناخت کارمندان ۴٫ تشریح شرح وظایف به شکل شفاف ۵…

۱٫ارائه آموزش مهارت های خلاقیت ۲٫ ایجاد فرصت مشارکت ۳٫ ارتقاء براساس توانمندی نظری و عملی کارمند ۴٫ خودالگویی(باز-خلاق و نوآوربودن) ۵٫ مهارت ارتباطی موثر بین خود و تمام اعضاء ۶٫ ایجادزمینه مدیریت تغییر ۷….

۱٫آموزش کارکنان ۲٫ایجاد انگیزه با نشان دادن تلاش ۳٫ایجاد محیطی بدون کاستی از منظر محبت باکارهای گروهی ۴٫تفویض اختیار با ریسک ویاری خواستن از بخش های دیگر از دید همفکری
برای آنها کلاسهای خلاقیت می گذاشتم
– آموزش مداوم – واگذاری مسئولیت و اختیارات  – دادن امتیازات به افراد خلاق و نوآور – بکارگیری خلاقیت ها در جهت بالا بردن کارآئی و اثربخشی سازمان – تدوین برنامه راهبردی و عملیاتی با مشارکت کارکنان – تقلیل نظارت و تزریق حس اعتماد و اطمینان – نزدیکتر کردن سازمان غیررسمی  با سازمان رسمی – بها دادن به پژوهش و تحقیقات کاربردی و….
۱- تشکیل کانون های تفکر ۲- برگزاری دوره های آموزشی ۳- توجه به اصل شایسته سالاری ۴- تغییر سبک و روش های استخدام افراد ۵- ترغیب کارمندان به مطالعه و تماشای فیلم مرتبط با خلاقیت و …

سوالاتی که وادار به فکر کردن کند-واگذارکردن کار به آنها طبق سواد و تجربه و نظارت بر آنها

ایجاد اتاق فکر

آموش تکنیکهای خلاقیت به کارمندان

کشف استعداد و توانایی های افراد و پرورش صحیح وکاربردی کردن این توانایی ها برای رسیدن به اهداف سازمانی.

با شرح دقیق خواسته ها و آموزش اصولی به وی

به فکر وادار نمودن افراد

درقدم اول شناخت کامندان خود بعداً آموزش در مورد کارشان وانگیزه دادن به کار …..

ابتدا بایستی فرهنگ کار و سطح فکر کارکنان را افزایش داد تا معنای واقعی وجدان کاری در افراد زنده شود. مدیریت ارشد بایستی ویژن شرکت را مشخص نموده نقشه راه را کشیده و برنامه ی راهبردی مناسب را برای کارکنان تشریح کند با این رویکرد سازمان میداند که به کجا میرود و از چه راهی خواهد رفت، با بودجه مشخص زمان مشخص و کیفیت مشخص. بر روی کار تیمی باید تمرکز نمود و فرهنگ کار تیمی را تا حد امکان گسترش داد ما امروز در سازمان ها ERP اجرا می کنیم تا از انجام کارها به صورت جزیره ای پرهیز کنیم و به یک سیستم یکپارچه برسیم در حالی که کارکنان عمدتا انفرادی کار می کنند و از کار گروهی گریزانند حال انکه در تمامی شرکت های موفق کار گروهی و تعالی افکار امری عادی است. از مزایای کار گروهی نمی گویم چون فکر می کنم در این بحث نمی گنجد.

به آنها در حوزه تخصصی خودشان اختیار می دهم. از آنها نتیجه را می خواهم و نحوه عملکرد را نمی گویم. جلسات گفتمان برای بهبود عملکرد می گذارم تا همگان آزادانه نظرات خود را بگویند به افراد خلاق پاداش می دهم دوره های مقدماتی خلاقیت برای شکستن سد خلاقیت را برگذار می کنم.
پیاده سازی اصول مدیریتی به روز و مدرن همراه با آموزش کارمندان

یستر سازی فرهنگ سازمانی و ارتقا سطوح مختلف اداری و مکانیزاسیون اداری
۱- کارمندان را تفکیک می کنم – آموزشهای تکنیک خلاقیت میگذارم و خودم نیز شرکت میکنم و همچون دیگران امتحان میدهم و هر کسی نمره لازم را کسب نکند موجب جریمه ها و تنبیه میشود حتی اخراج – تشویق برای نمونه ها و استفاده از آنها در سمت ها حتی اگر جوان ترین انها باشد – استمرار در جهت بروز شدن – جلسات و گرد همایی و دعوت از خانواده ها و استفاده از استادان مجرب برای اموزش همه – یک کاری میکنم که ارباب رجوع نیز در این امر دخالت داشته باشه همه و همه ما نمی خواهیم رو میگیم نمیشه

 

اول کارمندانم را می شناسم ویک به یک باشون صحبت می کنم بعضی از کارمندان خجالتی یا قدرت بیان پایین احساست و پایین دیدن خود هستند ولی یه تعدادی هم فقط قدرت بیان دارند وعملی نه ..باجلسه گذاشتن وشناخت کلی با انها وپیداکردن نقاط ضعف ومثبت ومنفی طرف میتوان زمینه را ایجادکرد تا هرکدام بتونند به اعتمادنفس بالای دست یابند وبرای رسیدن به هدف تلاش بیشتری انجام دهند وبا تشویقی دادن های به جا می توان برای رشدخلاقیت درکارمندان آغاز کنم .

۱-تعریف خلاقیت به نسبت سطوح سازمانی و ایجاد مکانیزم ثبت خلاقیت در سازمان ۲- تعیین سطوح خلاقیت با توجه به سطوح پرسنل سازمان و ایجاد انتظار منطقی از خلاقیت پرسنل ۳-برگزاری دوره های خلاقیت ۴- تشویق کارکنان خلاق ۵- برگزاری جشنواره خلاقیت در داخل سازمان ۶- تشکیل کمیته های فرا واحدی تشخیص و حل مسئله در سازمان ۷- تعامل با سازمان های مرتبط با سازمان در جهت ارتقاء سطح خلاقیت ۸- ایجاد چابکی در سازمان بمنظور قابلیت بکارگیری خلاقیت های جدید ۹- فرهنگ سازی در جهت مقابله با خودسانسوری خلاقیت ۱۰- جلوگیری از بروز سرخوردگی در موارد ناکام خلاقیت درجهت تشویق برای تلاش بیشتربرای رسیدن به اهداف مطلوب ۱۱- مشورت با کارکنان خلاق شناخته شده در سازمان در تصمیم گیری های سازمان ۱۲-اعطاء نشان خلاقیت با درجه بندی درجهت بهره مندی پرسنل از مزایای ویژه مادی و معنوی

از ایده های نو برای حل مسائل استقبال می کردم و راهکارهای ارائه شده توسط کارمندن را اجرامی کردم ، با برگزاری جلساتی مسائل و مشکلات را مطرح کرده و از خود ایشان برای حل مسائل کمک می گرفتم.

خلاقیت در سازمان   تنها با انسان های مسوولیت پذیر و عاشق کار  که دارای هدف های  ارزشمند هستند  شکل می گیرد ، تلاش  می کردم چنین انسان هایی را شناسایی کرده  و کارها را بر پایه چنین انسان هایی به پیش  ببرم

برگزاری دوره های لازم

برای آنها کلاس های آموزشی خلاقیت برگزار می کنم. برای فکر های برتر پاداش و هدایا در نظر می گیرم سمت آنها را تغییر می دهم. اگر درکار خود خلاقیت داشته باشند و کارهای خود را به نحو احسن انجام دهند به همراه کارکنان برتر دیگر مسافرت ترتیب داده یا به آنها اجازه مرخصی میدهم یا اجازه میدهم که در هر ساعتی که خودمی خواهد ۲ روز در هفته از سازمان خارج شوند. و….

اصلاحات دیدگاه مسوولان رده بالا آموزش افراد میانی و پایینی تشویق

اگر من به حیث مدیر یک سازمان مقرر شوم. در قدم اول کارمندان با صلاحیت و با تجربه را استخدام می کنم یعنی کار را به اهل کار می سپارم. در قدم بعدی برای شان سیمنارها و ترینیگ ها را دایر می کنم تا ظرفیت پروری شود.

آموزش خلاقیت-اجبار در استفاده از خلاقیت (البته بصورت تشویقی)-بها دادن به ایده‌های جدید-
آزادی در تصمیم گیری -روش مناسب برای ارائه افکار و عقاید نو -بستری مناسب جهت اعمال افکار کارمندان

حتما از مشاورین لایق استفاده میکنم وکلاسهای آموزشی و کارگاه خواهم گذاشت
اموزش پیشنهاد بررسی بکارگیری از پیشنهادات مناسب

فکر کنند، برنامه دهند
گوش کردن به نظریات کارکنان و نشان دادن این که نظریاتشان حتما مورد توجه قرار می گیرد . حمایت از فکر های خلاق دادن زمان به کارکنان برای انجام کارهای خلاقانه دادن ازادی عمل به کارکنان برای انجام کارهای روزانه به شیوه ی خودشان

ارتقاءسطح دانش

من به شخصه  سعی می کردم  همانند سازی  محیط کار  با مسائلی که دارد را داشته باشم  که کارمندان  خودشان را دخیل و درگیر با مسائل ببیند تا بتوانند از خلاقیت  بیشتر  برای مواجهه با مشکلات داشته باشند

تشویق به خواندن  کتاب ها و دیدن برنامه های  خلاقیت

پاسخ کاربران سایت فکرنو به سوال :

اگر شما در یک سازمان مدیر شوید چه اقداماتی را برای رشد خلاقیت در کارمندان آغاز خواهید کرد؟

مبنا قراردادن مشارکت واتاق فکر وبیان ایده های متفاوت حتی اگر ساده باشد.کارآفریت خ

مدیریت مشارکتی

آموزش و کار مطابق با علاقه مندی و توانایی

ایجاد زمینه هایی برای طرح فکر خلاق در سازمان

 

ایجاد مدیریت منظم و منسجم با نام اتاق افکار در سازمانها در جهت بررسی و پژوهش و ایده های نو با مشاوره کارشناسان و متخصصان مختلف در جهت رسیدن به هر ایده جدید و نو و کاربردی ، بایکوت ننمودن ایده های خاص و جدید به علت خصومت و غرض ورزی ، خارج نمودن اختیارات اطلاع رسانی از افراد مغرض و ناموزن اداری ، ایجاد تعالی تحصیلی ، ایجاد کلاس های اعتماد بنفس کارمندان در طبیعت های باز بشکل ارردوهای هفتگی ، مهیا نمودن دوره های کارآموزی یا کارورزی دانش آموزی و محصلی برای فرزندان ، شاغلین و بازنشستگان ارگانها و سازمانها ، ایجاد کارگاههای رایگان در هر سازمان ، بیمارستان ، کارخانه ، آزمایشگاه ها جهت استفاده فرزندان و پرسنل شاغل برای رشد خلاقیت توأم با آموزشهای رایگان

 

اولین شرط استخدام در سازمان را در جذب نیروهایی اختصاص می دادم که در پست خود نوآوری و خلاقیت بکار برده باشند چون افرادی که در کار خود محقق و پزوهنده باشند موفق تر می باشند. اگر در سازمان کارمندی حتی با درصد کمی خلاقیت در وجودش مشاهده شود با در اختیار گذاشتن امکانات برایش و یا گذراندن دوره ای خاص و آموزشهای لازم، کارمندان را بسوی خلاقیت و نوآوری سوق می دادم و ارزشیابی کارمندان را بر اساس خلاقیتشان می سنجیدم.

همه چیز را با نیروی انسانی آغاز می کنم از علایق کارمندانم تا مشکلاتشان برایم مهم است

 

تشکیل اتاق فکر – پاداش به کارکنان خلاق – آموزش مستمر کارکنان

تشکیل اتاق فکر ، تشکیل تیم های حل مسئله ، به مسابقه گذاشتن راه حل برخی از مشکلات سازمان

ابتدا خودم باید دارای فکر خلاق باشم تا بتوانم در هر مکان زمان خلاقیت خود را به کار بگیرم.( بنده فرد خلاقی هستم و در آن شک ندارم ، این فقط لطف خداوند است ) ۱- آنها را با مطالعه مانوس می کنم . ۲- محیط کار را کاملا محیطی علمی می کنم. ۳- در هر موضوعی از افراد مرتبط با آن موضوع ، نظر خواهی می کنم و به تمام نظرات حقیقتا ارزش قایل می شوم. ولو پیش پا افتاده ترین نظر. ۴- به شیوه و بهانه های مختلف افراد را مورد تشویق قرار می دهم . ۵- با حوصله حرف های ( انتقادها ، پیشنهادها ، … ) گوش می دهم. ۶- از نظر مالی کاملا تامینشان می کنم تا تمرکز در کارشان بالا رود. ۷- صداقت را سرلوحه ی کار خود قرار می دادم . ۸- به افرادی که زیر مجموعه ی سازمان من بودند محبت و عشق می ورزیدم. ۹- گذشت را با عملکرد خودم ترویج می دادم. ۱۰- در صدد پاکسازی محدودیت ذهنی حاکم جامعه ی اداری بر می آمدم.

آموزش.آموزش.آموزش

اجازه می دادم نظرات خود را اعلام کنند.از کارمندان خلاق تقدیر بعمل می آورم تا دیگران تشویق شوند

ابتدا یک برنامه ریزیه حساب شده وبا توجه به نتیجه ان وضع کرده و از کارمندان لایق وعاشق کار استفاده میکنم.

از کارمندان خواهم خواست به جای کلمه کار از کلمه بازی استفاده کنند. اتاقی را به اتاق خنده اختصاص خواهم داد که هر روز قبل از شروع کار اداری چند دقیقه در آن محل جمع شده و با هم بخندند. از مربی یوگا خواهم خواست هفته ای یک جلسه بسیار کوتاه با کارمندان تمرین کند. از کارمندان خواهم خواست برای دل خودشان کار کنند(بازی کنند) و نه برای مسایل مادی….

ایجاد انگیزه برای کارمندان به انحاء مختلف ازقبیل توجه به مشکلات مالی و…….که موجب تامین امنیت روحی وروانی کارمند می شود ، همچنین عدم واگذاری کارهای غیر ضرور وخارج از وظیفه به وی تابتواند فرصت کافی برای اندیشیدن و خلاقیت در زمینه کاری خودرا داشته باشد

بر پایی دوره های خلاقیت تعیین چوایز و مشوق های مناسب جهت حرکت دادن ذهن کارکنان به سوی خلاقیت ، بها دادن سازمانی به افراد خلاق.البته دو مورد فوق بیشتر حالت تشویقی وکاری دادرند و در جهت یاددادن خلاقیت روش های دیگری لازم است

آموزش کارمندان

در اولین قدم برای همه کلاس آموزش خلاقیت برگزار میکردم و برای حل مشکلات موجود به شیوه ای خلاقانه اهمیت فوق العاده قایل می شدم

آزادی عمل میدهم و فضای فکری را طوری مهیا می سازم تا علاوه بر انجام مسئولیتها، ارتقای فکر و امکان ارائه طرحهای آنان ارج می نهادم سعی می کردم در جلسات مشورتی نظر انان را بخواهم برای حل مسایل و روش های نوین خلاقیت را به انان آموزش می دادم تا در زندگی خود هم استفاده کنند سعی می کردم به جای اینکه من همه جا فکر کنم چه گونه کارها بهتر پیش رود خود کارمندان فکر کنند و کمک من باشند

تشویق کارمندان به مطالعه ، توصیه افراد به شرکت در کلاس های خلاقیت ، طرح کردن سوالاتی که مجبور به فکر کردن و راه یافتن جواب نوین داشته باشند.

پیامبر (ص) فرمودند د هرکس دوروزش یکسان باشد ، مغبون است اگر این حدیث را همه نصب العین خود قرار دهیم مشکل خلاقیت و نوآوری خودبخود حل می شود اگر من مدیر بودم، من در بعضی از موارد حق انتخاب را به زیردستانم می دادم و به نظر

های گوناگون و دستیابی به بهترین راه حل ها شوند ،تشویق به مطرح کردن و پیدا کردن بهترین ایده ها و پاداش دادن و استفاده از ایده های برتر افراد ، عنوان این مطلب که پیشرفت یک مجموعه رابطه مستقیم با نحوه عملکرد افکار و ایده های تک تک مجموعه دارد.

من اولا اجازه می دادم راحت نظراتشون را مطرح کنند . در ضمن یه سری جلسات مثل برین استورمینگ (طوفان ذهنی) برگزار می کردم تا جو سازمان رو از حالت خشک و رسمی خارج کنم.

۱-استعداد یابی نفرات نخبه ۲- آموزش نفرات جهت تربیت مدرس خلاقیت ۳- استفاده از ظرفیتهای موجود کشور ۴- ایجاد زمینه یکسان برای همه نفرات سازمان ۵- تغییر در طرز و تفکر مدیران فعلی (دولتی) ۶-کتاسهای آموزش تفکر خلاق وهوش هیجانی را برای آنها وخانواده هایشان به صورت کارگاهی دایر می کردم.کارمندان فنی کلیه کارهای خود را در قالب گزارش جهت آرشیو و تاریخچه پروژه تهیه و نگهداری کنند تا علم آنها پایدار و قابل توسعه باشد

آموزش و آموزش

انها را به حال خود می گذاشتم تا هر گونه دوست دارند کار کنند.اموزش خلاقیت میدادم .اعتماد به نفسشان را بالا میبردم

– تشکیل جلسات گروهی و بررسی مسائل – تشکیل گروه های کاری – برگزاری دوره های آموزشی

با ترسیم روشن اهداف سازمان آنها را در امور سازمان بیشتر دخیل کنم

گذاشتن اتاق فکر در ساختمان ، همفکری با کارمندان در زمینه تخصصشان و موضوعات مورد تخصص آن ها ، گذاشتن یک زمان آزاد در زمان کار برای حل معما های شاد، گذاشتن زمانی در هفته برای گفتن مشکلات کاری و حتی شخصی و رفع آن ها با همفکری ، ایجاد حس انگیزشی در کارمندان ، تشویق کارمندان برای انجام فعالیت های گروهی – تغییر در خود – ایجاد نگرش های رهبری در سازمان ، برنامه ریزی جهت آموزش کارکنان – برنامه ریزی بازآموزی کارکنان – ایجاد انگیزه –

حتما برای کارمندان دوره های اموزشی خلاقیت قرار میدهم. شرایط شرکت را به گونه ای قرار میدم که که از آموخته ها شون استفاده کنند(البته با محرک تشویقی) ……

۱- انتخاب کارمندان با پتانسیل بالا: ارزیابی داشتن انگیزه قوی در موضوع کاری خود ، سوابق تحصیلی خوب ، ۲-

ایجاد ارتباط صمیمانه با حفظ حریم ها ی طرفین ، فراهم نمودن فضای نقد ۲- فراهم آوردن زمینه داشتن انگیزه ، اراثه روش های مناسب ایجاد خلاقیت ،بها دادن به دیدگاه ها و نقطه نظرات آنها ، هدایت دید گاه های خام ،دادن فرصت های اتخاذ تصمیم ، برنامه های تشویق و تذکر و …

عدالت را رعایت می کنم

 

ارتقائ کارمندان را منوط به ارایه ی ایده ها و طرح ها ی جدید کرده و چنانچه بتوانند به راهکارهای جدید و حل مشکل و مسائل به صورت کاربردی برسند به عنوان کارمند نمونه مطرح شده و تاثیر مستقیم در افزایش حقوق آنان خواهد داشت .

جلسات ارائه نظرات آزاد ، آزادگذاشتن کارکنان در انجام فعالیت ها به سبک خود ، استقبال از ایده های جدید

 

ابتدا به آموزش و یاد گیری فنون مربوطه به اطرفیان خود می پردازم

۳۲   بیان مسئله به طور عمومی در یک جلسه.تعیین زمان مشخص برای بیان ایده ها وگوش کردن به تمام ایده ها وبررسی هر ایده از جوانب گوناگون

 

۱- دانسته های خود را به روز نگه میدارم . ۲- برای ایده های خوب ارزش قایل میشوم ۳- تجهیزات و امکانات سازمان را بدون محدودیت در اختیار کارکنان قرار میدهم ۴- روابط خویشاوندی – مذهبی و …در تصمیمات من اثری نخواهد داشت ۵- روحیه انتقاد پذیری را در خود تقویت میکنم ۶- شفاف سازی در همه سطوح و از راهنمایی زیر دستان دریغ نمیکنم ۷- تشریفات زاید را حذف میکنم ۸- تقویت روحیه کار جمعی

بها دادن به کیفیت کار به جای کمیت، مشارکت دادن کارکنان در منافع حاصل از خلاقیت ایشان و…

 

طرح مساله ای که سازمان در حال انجام آن می باشد و تقاضا جهت همفکری همکاران

به دو به هم زنیها و زیرآب زدن ها بی توجه خواهم بود. از کارمندان هربخش نظراتشان را خواهم خواست و با کمک هم آنها را عملی میکنیم

مدیریت بنا به دیدگاههای نوین قدرت راهبردی و هدایت مجموعه به سمت و سوی اهداف و برنامه های از قبل تعیین شده می باشد .لذا مدیر می بایست از جدیدترین دیدگاهها و سبکهای مدیریتی خلاق مطلع شده و آموزش ها و راهکارهای مناسب به زیر مجموعه ارائه دهد و با وضع قوانین و مقررات دست و پاگیر اداری که مناسبتی با بحث خلاقیت ندارد ، مانع بروز استعدادها و خلاقیت های فردی اعضا نگردیده و دائما با کنترل صحیح و منظم و نامحسوس بازخورد مناسب با میزان بروز خلاقیت افراد را داشته باشد ( تشویق و تهییج انگیزه افراد)

به نظر اینجانب خلاقیت که در این نظرسنجی استفاده شده مفهوم کلی داشته و نمی تواند نتایج درستی را حاصل نماید ،زیرا برداشت افراد مختلف از این کلمه ، متفاوت است . اما اگر شاخص یا شاخص هایی را تعریف میکردیم که ابتدا یک مفهوم را در ذهن خواننده تداعی میکرد و سپس به موضوع رابطه خلاقیت با موارد اشاره شده می پرداختیم ، منطقاً نتایج بهتری حاصل می شد . در پاسخ به سؤال فوق ، ابتدا شاخص هایی را برای کارکنان بعنوان فرد خلاق و امکاناتی که میتوان از آن بهره برد ، را مشخص نموده و با آن به موضوع خلاقیت می پرداختم .

 

۱٫برقراری نظم ۲٫شنیدن حرفهای کارمندان ۳٫دادن وعده های واقعی وعملی۴٫اموزش تکنیک های جدید۵٫ توجه کافی به پیشنهادات

از هر کارمند میخواستم کار های خود را حتی انهایی که روتین نیز هستند از روش دیگری جز انچه تا کنون انجام میشده ,انجام دهند . به روشی جدید و برای تلاششان پاداش میگرفتند.

 

آموزش… بستر مناسب فکری… جذب ایده های نو…

دادن احساس آرامش و آزادی فکر و اندیشه

 

مدیر بدوا” با مقوله خلاقیت و نوآوری آشنا باشد وخود نیز دارای معیارهای خلاقانه باشد گزینش نیروی خلاق ونوآور آموزش ، واستمرار و استقرار فرهنگ خلاقیت درسازمان و فراهم نمودن ابزارهای متناسب با پرورش افراد خلاق

برگزاری جلسات ماهیانه به صورت منظم برای همفکری بین کارمندان و مدیر ، محول کردن فعالیتهای متنوع و خارج از برنامه به کارمندان برای ایجاد نشاط و بالا بردن سطح خلاقیت ، برگزاری کلاسهای مشاوره ای برای بالا بردن سطح خلاقیت ، جدی گرفتن حرف کارمندان در اجرای برنامه های جدید و خلاقانه

مشکلاتی مطرح می کنم و به بهترین ایده ها جایزه می دهم مشکلات رو با کارمندان در میون می زارم تا بهش فکر کنن و نظر بدن، کلاس ها ی بازی خلاقیت ثبت نامشون می کنم و اجبارشون می کنم که برن

  1. آموزش مهارت های زندگی ۲٫ برقراری ارتباط سالم انسانی ۳٫ شناخت کارمندان ۴٫ تشریح شرح وظایف به شکل شفاف ۵…

۱٫ارائه آموزش مهارت های خلاقیت ۲٫ ایجاد فرصت مشارکت ۳٫ ارتقاء براساس توانمندی نظری و عملی کارمند ۴٫ خودالگویی(باز-خلاق و نوآوربودن) ۵٫ مهارت ارتباطی موثر بین خود و تمام اعضاء ۶٫ ایجادزمینه مدیریت تغییر ۷….

۱٫آموزش کارکنان ۲٫ایجاد انگیزه با نشان دادن تلاش ۳٫ایجاد محیطی بدون کاستی از منظر محبت باکارهای گروهی ۴٫تفویض اختیار با ریسک ویاری خواستن از بخش های دیگر از دید همفکری

برای آنها کلاسهای خلاقیت می گذاشتم

– آموزش مداوم – واگذاری مسئولیت و اختیارات – دادن امتیازات به افراد خلاق و نوآور – بکارگیری خلاقیت ها در جهت بالا بردن کارآئی و اثربخشی سازمان – تدوین برنامه راهبردی و عملیاتی با مشارکت کارکنان – تقلیل نظارت و تزریق حس اعتماد و اطمینان – نزدیکتر کردن سازمان غیررسمی با سازمان رسمی – بها دادن به پژوهش و تحقیقات کاربردی و….

۱- تشکیل کانون های تفکر ۲- برگزاری دوره های آموزشی ۳- توجه به اصل شایسته سالاری ۴- تغییر سبک و روش های استخدام افراد ۵- ترغیب کارمندان به مطالعه و تماشای فیلم مرتبط با خلاقیت و …

سوالاتی که وادار به فکر کردن کند-واگذارکردن کار به آنها طبق سواد و تجربه و نظارت بر آنها

ایجاد اتاق فکر

آموزش تکنیکهای خلاقیت به کارمندان

 

کشف استعداد و توانایی های افراد و پرورش صحیح وکاربردی کردن این توانایی ها برای رسیدن به اهداف سازمانی.

با شرح دقیق خواسته ها و آموزش اصولی به وی

 

به فکر وادار نمودن افراد

درقدم اول شناخت کامندان خود بعداً آموزش در مورد کارشان وانگیزه دادن به کار …..

 

ابتدا بایستی فرهنگ کار و سطح فکر کارکنان را افزایش داد تا معنای واقعی وجدان کاری در افراد زنده شود. مدیریت ارشد بایستی ویژن شرکت را مشخص نموده نقشه راه را کشیده و برنامه ی راهبردی مناسب را برای کارکنان تشریح کند با این رویکرد سازمان میداند که به کجا میرود و از چه راهی خواهد رفت، با بودجه مشخص زمان مشخص و کیفیت مشخص. بر روی کار تیمی باید تمرکز نمود و فرهنگ کار تیمی را تا حد امکان گسترش داد ما امروز در سازمان ها ERP اجرا می کنیم تا از انجام کارها به صورت جزیره ای پرهیز کنیم و به یک سیستم یکپارچه برسیم در حالی که کارکنان عمدتا انفرادی کار می کنند و از کار گروهی گریزانند حال انکه در تمامی شرکت های موفق کار گروهی و تعالی افکار امری عادی است. از مزایای کار گروهی نمی گویم چون فکر می کنم در این بحث نمی گنجد.

به آنها در حوزه تخصصی خودشان اختیار می دهم. از آنها نتیجه را می خواهم و نحوه عملکرد را نمی گویم. جلسات گفتمان برای بهبود عملکرد می گذارم تا همگان آزادانه نظرات خود را بگویند به افراد خلاق پاداش می دهم دوره های مقدماتی خلاقیت برای شکستن سد خلاقیت را برگذار می کنم.

پیاده سازی اصول مدیریتی به روز و مدرن همراه با آموزش کارمندان

یستر سازی فرهنگ سازمانی و ارتقا سطوح مختلف اداری و مکانیزاسیون اداری

۱- کارمندان را تفکیک می کنم – آموزشهای تکنیک خلاقیت میگذارم و خودم نیز شرکت میکنم و همچون دیگران امتحان میدهم و هر کسی نمره لازم را کسب نکند موجب جریمه ها و تنبیه میشود حتی اخراج – تشویق برای نمونه ها و استفاده از آنها در سمت ها حتی اگر جوان ترین انها باشد – استمرار در جهت بروز شدن – جلسات و گرد همایی و دعوت از خانواده ها و استفاده از استادان مجرب برای اموزش همه – یک کاری میکنم که ارباب رجوع نیز در این امر دخالت داشته باشه همه و همه ما نمی خواهیم رو میگیم نمیشه

اول کارمندانم را می شناسم ویک به یک باشون صحبت می کنم بعضی از کارمندان خجالتی یا قدرت بیان پایین احساست و پایین دیدن خود هستند ولی یه تعدادی هم فقط قدرت بیان دارند وعملی نه ..باجلسه گذاشتن وشناخت کلی با انها وپیداکردن نقاط ضعف ومثبت ومنفی طرف میتوان زمینه را ایجادکرد تا هرکدام بتونند به اعتمادنفس بالای دست یابند وبرای رسیدن به هدف تلاش بیشتری انجام دهند وبا تشویقی دادن های به جا می توان برای رشدخلاقیت درکارمندان آغاز کنم .

 

۱-تعریف خلاقیت به نسبت سطوح سازمانی و ایجاد مکانیزم ثبت خلاقیت در سازمان ۲- تعیین سطوح خلاقیت با توجه به سطوح پرسنل سازمان و ایجاد انتظار منطقی از خلاقیت پرسنل ۳-برگزاری دوره های خلاقیت ۴- تشویق کارکنان خلاق ۵- برگزاری جشنواره خلاقیت در داخل سازمان ۶- تشکیل کمیته های فرا واحدی تشخیص و حل مسئله در سازمان ۷- تعامل با سازمان های مرتبط با سازمان در جهت ارتقاء سطح خلاقیت ۸- ایجاد چابکی در سازمان بمنظور قابلیت بکارگیری خلاقیت های جدید ۹- فرهنگ سازی در جهت مقابله با خودسانسوری خلاقیت ۱۰- جلوگیری از بروز سرخوردگی در موارد ناکام خلاقیت درجهت تشویق برای تلاش بیشتربرای رسیدن به اهداف مطلوب ۱۱- مشورت با کارکنان خلاق شناخته شده در سازمان در تصمیم گیری های سازمان ۱۲-اعطاء نشان خلاقیت با درجه بندی درجهت بهره مندی پرسنل از مزایای ویژه مادی و معنوی

از ایده های نو برای حل مسائل استقبال می کردم و راهکارهای ارائه شده توسط کارمندن را اجرامی کردم ، با برگزاری جلساتی مسائل و مشکلات را مطرح کرده و از خود ایشان برای حل مسائل کمک می گرفتم.

خلاقیت در سازمان   تنها با انسان های مسوولیت پذیر و عاشق کار که دارای هدف های ارزشمند هستند شکل می گیرد ، تلاش می کردم چنین انسان هایی را شناسایی کرده و کارها را بر پایه چنین انسان هایی به پیش ببرم

برگزاری دوره های لازمبرای آنها کلاس های آموزشی خلاقیت برگزار می کنم. برای فکر های برتر پاداش و هدایا در نظر می گیرم سمت آنها را تغییر می دهم. اگر درکار خود خلاقیت داشته باشند و کارهای خود را به نحو احسن انجام دهند به همراه کارکنان برتر دیگر مسافرت ترتیب داده یا به آنها اجازه مرخصی میدهم یا اجازه میدهم که در هر ساعتی که خودمی خواهد ۲ روز در هفته از سازمان خارج شوند. و….

اصلاحات دیدگاه مسوولان رده بالا آموزش افراد میانی و پایینی تشویق

اگر من به حیث مدیر یک سازمان مقرر شوم. در قدم اول کارمندان با صلاحیت و با تجربه را استخدام می کنم یعنی کار را به اهل کار می سپارم. در قدم بعدی برای شان سیمنارها و ترینیگ ها را دایر می کنم تا ظرفیت پروری شود.

آموزش خلاقیت-اجبار در استفاده از خلاقیت (البته بصورت تشویقی)-بها دادن به ایده‌های جدید-

آزادی در تصمیم گیری -روش مناسب برای ارائه افکار و عقاید نو -بستری مناسب جهت اعمال افکار کارمندان

حتما از مشاورین لایق استفاده میکنم وکلاسهای آموزشی و کارگاه خواهم گذاشت

 

اموزش پیشنهاد بررسی بکارگیری از پیشنهادات مناسب

فکر کنند، برنامه دهند

گوش کردن به نظریات کارکنان و نشان دادن این که نظریاتشان حتما مورد توجه قرار می گیرد . حمایت از فکر های خلاق دادن زمان به کارکنان برای انجام کارهای خلاقانه دادن ازادی عمل به کارکنان برای انجام کارهای روزانه به شیوه ی خودشان

ارتقاءسطح دانش

من به شخصه سعی می کردم همانند سازی محیط کار با مسائلی که دارد را داشته باشم که کارمندان خودشان را دخیل و درگیر با مسائل ببیند تا بتوانند از خلاقیت بیشتر برای مواجهه با مشکلات داشته باشند

تشویق به خواندن کتاب ها و دیدن برنامه های خلاقیت

کارگاه مهارتهای زندگی

۱- در درجه اول اعتماد به نفس دادن ۲-در قسمتی که آن کارمند مشغول به کار میباشد حیطه اختیارات وسیعی در اختیار قرار میدهم ، دادن اختیار عمل پیگیری نتیجه

۱٫اظهارنظرآزادانه ۲٫برگزاری جلسات ۳٫برگزاری کلاس های آموزشی

هر کس بتواند کاری را به نحوه دیگری انجام دهد که کار سریعتر و راحتر انجام شود به او پاداش می دهم و حتماً حداقل روزی یک تمرین را به آنها مید هم که انجام دهند تا خلاقیتشان شکوفاتر شود

هیچ کار چون خلاقیت در کشور ما ارزش ندارد

آموزش

اول از همه خودم به یک کلاس پرورش خلاقیت می رفتم (البته اگر پیدا می شد)

دوره های آموزشی وایجاد انگیزه .

نظرخواهی دربرنامه های جدیدوتغییراتی که قراراست انجام دهیم-تشویق کارمندان موفق و شایسته-مشاوره باکارکنان ضعیف-علت یابی عوامل کم کاری

کشف استعداد وشکوفاکردن ان هادرزمینه های مخصوص به خود

راه اندازی گروه و واحدی به نام واحد مهندسی و مدیریت آموزش ،ترویج وتوسعه ی خلاقیت ،نو آوری، کار آفرینی ،ارزش آفرینی،باز آفرینی،فن آفرینی و آموزش با تغییر در دانش ،بینش ،مهارت و نگرش کارمندان وآموزش مهارتهای شغلی و باز آفرینی وزندگی با هدف تربیت انسانهای سیستمیک وچندبعدیایجاد مشارکت و جلسات تیمی با تفکر حذف گلوگاه برای حضور موثر تر افراد خلاق

مدیریت مشارکتی را اجرا نموده و در جلسات از روش شش کلاهی استفاده می کنم به کارهای خلاق ولو اینکه نتیجه بخش هم نباشد پاداش می دهم فرصت انجام بازی های خلاق را در محیط کار برای چند دقیقه برای کارمندان فراهم می کنم از طرح ها ی لیوان ها، تابلو ها و … فانتزی در محیط کار استفاده می کنم

منبع :گزارش نظر سنجی پژوهشی با موضوع -سازمان و خلاقیت – پژوهشگر: حمید میرزاآقایی

-انتشار سایت فکرنو- www.fekreno.org- آبان ۹۳

فکر خلاق را چگونه توسعه دهیم

فکر خلاق را چگونه توسعه دهیم


تفکر خلاق چیست چگونه میشود آن را توسعه داد ؟

عالی ترین کار کرد پیچیده ترین وعظیم ترین دستگاه خلقت تفکر است ،که تفکر خلاق بخشی از آن است ودر عصر حاضر که واقعا” تفکر منطقی نمی تواند پاسخگو نیاز های در حال تغییر وتحول ودر عین حال پیچیده را بدهد،لذا  فکرخلاق ابزار پیشران ورقابتی برای زندگی در عصر حاضر  می باشد .
یکی از روشهای تفکر،تفکر خلاق‌است؛یعنی تفکری که علی‌رغم غیرعادی بودن‌راه‌حلهای‌آن،به نتایج پذیرفتنی منجر می‌شود.(گلاور و برونینگ ،۱۹۹۰)
تفکر خلاقانه‌درنتیجه فرایندهای استثنایی تفکر بروز می یابد.جهش های ناگهانی‌ادراک خودانگیخته در تفکر خلاق نقش بسیار مهمی دارد.آثار خلاق باآنچه‌درگذشته‌انجام شده‌است،آغاز می شود و به طرق منطقی و قابل فهم فراتر اcreative wordsز گذشته پیش می رود .
خلاقیت‌اصیل به‌طورکامل خود انگیخته‌است و نبوغ واقعی‌است.(اندروز ، ۲۰۰۷)ازنظر فلدمن و دیگران (۱۹۹۴) خلاقیت بالا عبارت‌است از«پیشرفت قابل ملاحظه‌وجدید چیزی که حوزه‌هایی از تلاش با یک روش مهم را تغییر و تشکیل می دهد.»هامر و برولین (۱۹۹۹) خلاقیت را رشد ظرفیت انسانی برای عقاید جدید و محصولات نو می دانند.کرافت (۲۰۰۲) معتقد است در ادیان مسیحی و اسلام و یهودی همگی به کلمه«وحی» یا«دریافت یک ایده»اشاره شده‌است؛عقیده ای که قدرت بالاتری راایجاد می کند.از نظر مازلو (۱۹۸۷) خلاقیت به معنی خود شکوفایی فرد می باشد،زمانی‌که‌او به‌استعدادهای خود عینیت می بخشد .
افراد خلاق قابلیت تمرکز در مسائل علمی و هنری را دارا می باشند که حساسیت نبوغ آمیز گفته شده و ابتدا در مسأله یابی تجلی می نماید . خصوصیات یک فرد خلاق از نظر برولین (۱۹۹۲) شامل موارد زیر می باشد :
انگیزه بالا،قدرت تحمل،کنجکاوی هوشمندانه،تعهد،استقلال در فکر و عمل،میل بالا برای درک خود-حس قوی از خود،اتکاء به نفس بالا،ابراز وجود درونی و بیرونی-جذب پیچیدگیها و ناشناخته شدن ها،حساسیت بالا، استعداد بالا برای درگیری احساسی در تحقیقات خود .
انگیزش یکی از ابزار تفکر جانبی است و زمانی ایجاد می شود که مهارت «تحرک» توسعه داده شود. تحرک یکی از عادتهای اصلی تفکر خلاق است. (دی بونو ، ۲۰۰۷)فرد خلاق وقت و امکانات خود را صرف یافتن مسائلی می کند که ثمر دهی و و نتیجه لازم راداشته باشد.آنها نسبت به مسائل منتخب خود تعهد کامل دارند و به جنبه های زیبایی شناختی کار توجه دارند .
این آثار در هر سطحی که باشند،از زمان شکل گیری اولیه اثر تا پایان کار،مورد بازنگری قرار گرفته و اصلاحاتی در آن با توجه به تفکر انتقادی واستدلال منطقی صورت می گیرد و عملکرد فرد در یک حیطه کاری مشخص به نحو بهتری بروز پیدا می کند . در ایجاد تفکر خلاق فرصت های پیش آمده نیز بسیار مهم می باشند.
حل خلاقانه مسأله‌‌دارای دو شاخص است : نوآوری و ارزش و اعتبار.از دیدگاه‌ شخصی، افراد استعداد خلاقیت یعنی عمل نوآورانه و ارزشمند را دارند.یکی‌از محکهای دشوارتر خلاقیت ، در چارچوب داوری اجتماعی است . در این سطح راه حلهای فرد برای مسأله باید با نوآوری و ارزش برای جامعه توأم باشد تا کار خلاق نامیده شود.آثار عالی ادبی و هنری و موسیقی به‌عنوان آثار خلاقانه برگزیده می‌شود.هر چند جامعه برای تعلیم‌وتربیت کودکان، درس خلاقیت نمی‌دهد؛چرا که در مدارس فقط«حقیقت» آموزش داده می‌شود نه«امکان» وجود داشتن چیز دیگر.(دی بونو ،۲۰۰۷)
در موردخلاقیت کودکان اندروز (۲۰۰۷) پیشنهادهای جالبی ارائه می دهد که‌البته کارهای بسیار ساده ای نیز می باشند . او معتقد است که از طریق بازی با گیم ، کارت بازی ، کلمه بازی و قصه گویی که کودک در آن به ایفای نقش پرداخته و از بیان و عمل خود استفاده نماید ، می‌توان خلاقیت را در او شکوفا ساخت . کافی است که به کودک اجازه داده شود که به تخیلات خود دامن زده و از بیان موضوعات عجیب و غیر واقعی هراسی به دل راه ندهد.
راه کارهای ایجاد تفکر خلاق
خلاقیت می تواند به‌عنوان توانایی هایی برای تشکیل ترکیب جدیدی از اندیشه،جهت برآوردن نیاز تصور شود،در واقع تفکر خلاق منجر به نتایج خلاق می شود؛بنابراین خلاقیت نیاز به میل و آمادگی زیاد،ارزشیابی درونی و تنظیم دوباره اندیشه‌هادارد.
افراد خلاق پس از آمادگی و تعمق قابل توجه و کوشش بسیار برای درک بصیرتهااز طریق روش انتقادی و عقلانی ، خود را در یک نقطه برای مسائلی ازانشاواختراع رها می‌سازندوامکان جریان آزاد بدون کنترل آگاهانه را به اندیشه خود می دهند .think00
بهترین راهکار برای ارائه تفکر خلاق ، استفاده از گامهای منطقی دانشمندان در برخورد با مسأله یا به عبارت دیگر استفاده از روش علمی می‌باشد.کرافت (۲۰۰۰) راهکارهای ایجاد تفکر خلاق را اینگونه بیان می نماید:
۱- توجه به سئوالهای غریب ، غیرمعمول و عجیب افراد
۲- یافتن نکات مثبت در همه افکار  حتی افکار منفی
۳- توجه به طور منظم به خلاقیت افراد
۴- انتظار خلاقیت از افراد و طلب کردن آن
۵- ارائه‌الگویی مشخص برای خلاقیت
تفکر خلاق در واقع روشی برای تفکر در جهت خلق آثار نو و بدیع می‌باشد.تمامی اختراعات و اکتشافات صورت گرفته ناشی از فعالیت فکری عده قلیلی ازافراد جامعه می باشد.در نظام تربیتی جدید هدف نه انباشتن اطلاعات و معلومات بلکه پرورش متفکرانی است که بتوانند منطقی فکر کرده وعمل نمایند،حل مسأله کرده و خود قادر به تصمیم گیری در امور زندگی باشند.این نوع تربیت نیازمند تغییر اساسی در نحوه فکر کردن‌افراد می باشد که خوشبختانه امروزه دانشمندان ادعا می کنند که تفکراز هر نوعی که باشد،آموختنی و قابل یادگیری می باشد.مهم‌آن‌است که بتوان قبل از تغییر افکار به تغییر نگرش افراد اقدام نمود؛در واقع تفکر و مهارت‌های آن را در نظر انسانها بزرگ جلوه نمود و ضرورت توجه به تفکر و آثار و پیامدهای آن‌را بروشنی ترسیم کرد .
رسول اکرم (ص) فرمودند که یک ساعت تفکر ارزشمندتر از هفتاد سال عبادت است و تأکید پروردگار متعال بر تفکر در آسمانها و زمین مؤید آن است که از طریق تفکر می توان به خداشناسی رسید .
شناخت درست تفکر و روشهای آن شروعی است برای تولد دوباره و از نو آغاز کردن،درست زندگی کردن ، لذت بردن از نعمتهای الهی و قدردانی و سپاسگزاردن‌ازپروردگاری است که انسان و قدرت تفکر او را آفرید .

راهکارهای ترویج تفکر خلاق
تورنس‌‌چنداصل برای ایجاد و توسعه تفکر خلاق‌ارائه‌کرده‌است :
۱- تفکر خلاق را از طریق توجه به عقاید جدید افراد گرامی بدارید .
۲- افراد را نسبت به محرکهای محیطی حساستر کنید .
۳- توانایی پرداختن و دستکاری اشیاو عقاید را تشویق کنید .
۴- روش علمی آزمایش منظم عقاید را یاد دهید .
۵- تحمل عقاید تازه را افزایش دهید .
۶- برای انجام دادن کارها از راههای بسیاری استفاده کنید .
۷- یادگیری خودانگیز را در افراد تشویق کنید .
۸- فرصتهایی را برای ایجاد تفکر خلاق در افراد فراهم کنید .
آنچه مهم است این است که برای ترویج تفکر انتقادی و خلاق در جامعه باید جو فکری (عقلانی) را به گونه ای ایجاد کرد که در آن ابتدا بزرگان هر جامعه‌ای خود متفکر خلاق و منتقد سازنده باشند و افراد دیگر جامعه با الگو گرفتن از آنها رفتار خلاق و انتقادی را در پیش گیرند؛بنابراین فراهم نمودن فرصت مناسب برای بیان نظرات گوناگون در یک محیط ، شنیدن دلایل منطقی و غیرعادی افراد و بحث درباره‌آنهادرحالی‌که قضاوت منصفانه و بی‌طرفانه صورت پذیرد،می تواند در ترویج تفکر انتقادی و خلاق بسیار مؤثر باشد .0.502370001398567195_taknaz
رابینز و هانسیکر (۲۰۰۷) برای ترویج تفکر خلاق راهکارهایی را بیان نموده اند که به ذکر چند نمونه بسنده می شود :
۱- باورهایتان را مشخص کنید . تلاش خود را بر بخشی از وجودتان که از طریق آن دیگران را می توانید تحت تأثیر قرار دهید متمرکز نمایید .
۲- از لحن مثبت و مدبرانه استفاده کنید .
۳- موقعیت خود را به‌طور واضح بیان کنید .
۴- برای حمایت از موقعیت خود دلایل قوی ارائه دهید .
۵- گفتگوی خود را با شنونده تنظیم کنید .
۶- موضوع مورد علاقه شما دارای جاذبه باشد .
۷- از منطق استفاده کنید .

البته نباید فراموش کرد که تفکر خلاق وتفکر انتقادی مکمل هم بوده وتفکر متوازن برایند هردو تفکر به عنوان نماینده  نیمکره های مغز می باشند .

برگرفته از وبسایت ensani .irپریسا ایران نژاد